بحران مرمت آثار تاریخی؛ میراث ایران زیر چکمه دلالان و مناقصه‌های ارزان

کارشناسان می‌گویند نگاه سوداگرانه به میراث باستانی، آثار تاریخی ایران را به ورطه نابودی و تخریب کشانده است

تصویری گرافیکی با موضوع مرمت بخشی از تخت‌جمشید- چت‌جی‌بی‌تی

سرپرست معاونت پژوهشی پژوهشگاه میراث‌ فرهنگی و گردشگری ایران از وضعیت وخیم مرمت و نگهداری آثار تاریخی در ایران انتقاد کرد.

به گفته او، نبود مستندات آماری دقیق، کمبود منابع مالی، تضعیف بدنه انسانی متخصص و واگذاری پروژه‌های مرمتی به «پیمانکاران فاقد صلاحیت علمی»، از مهم‌ترین چالش‌های مرمت محسوب می‌شود که کیفیت مرمت بناهای تاریخی را با خطر جدی مواجه کرده است.

ذات‌الله نیکزاد می‌گوید این شرایط باعث شده است تا مرمت بناهای چندهزار یا چندصدساله با قیمت‌های پایین‌ به پیمانکارانی سپرده شود که این پروژه‌های حساس را با پروژه‌های صرفا عمرانی اشتباه می‌گیرند.

هم‌زمان، داود اسدالله‌وش، مرمتگر بناهای تاریخی در ایران، با تاکید بر اینکه «نمی‌توان با ۱۰ میلیون تومان گنبد تاریخی شیخ لطف‌الله اصفهان را نجات داد»، از آسیب‌هایی گفت که از دل فرایندهای معیوب واگذاری پروژه‌های مرمتی بیرون می‌آید: «از مناقصه‌هایی که با رقم‌هایی غیرواقعی بسته می‌شود تا طرح‌هایی که بدون مستندات و آسیب‌شناسی اجرا می‌شوند».

او افزود: «وقتی مرمت آثار تاریخی به رقابت برسر کمترین رقم مناقصه‌ها ختم می‌شود، نتیجه چیزی جز تخریب تدریجی هویت معماری ایران نخواهد بود.»

وضعیت اسفناک آثار باستانی در ایران پدیده جدیدی نیست. از دهه‌های ابتدایی استقرار جمهوری اسلامی رویکردی بی‌اعتنا، گاه تخریبی و در مواردی کاملا هدفمند دربرابر میراث باستانی ایران اتخاذ شده است. نظامی که مشروعیت خود را نه با تاریخ ایران که با ایدئولوژی مذهبی تعریف می‌کند، در طی دهه‌ها اولویتی برای حفاظت از نمادهای هویتی، ملی و باستانی قائل نشده است.

واگذاری پروژه‌های مرمت به پیمانکاران بی‌تخصص به نظر بسیاری از کارشناسان نوعی «مرگ تدریجی» میراث باستانی ایران است. مرمت به شیوه‌های نامناسب و خطا، استفاده از مصالح ناهماهنگ و حتی تخریب بخش‌های اصیل با هدف «زیباسازی» ظاهری، عملا هویت تاریخی بناهای پرشماری را نابود کرده است.

منتقدان بر این باورند که این نوع برخورد را می‌توان امتداد همان سیاست بیگانگی با تاریخ ملی دانست، سیاستی که نتیجه آن امروز در چهره خسته، فرسوده و رو به زوال آثار تاریخی ایران قابل مشاهده است.

در همین رابطه، سرپرست معاونت پژوهشی پژوهشگاه میراث‌ فرهنگی ایران، روز ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ به ایسنا گفت: «یکی از مهم‌ترین دلایل بحران فعلی این است که نسبت تعداد آثار تاریخی موجود به حجم پروژه‌های مرمتی انجام‌شده بسیار نامتوازن است. به عبارت دیگر اعتبارات مالی موجود، پاسخگوی نیازهای واقعی برای مرمت و نگهداری این آثار نیست. از سوی دیگر، تعداد آثار تاریخی ثبت‌شده هر سال افزایش می‌یابد، اما معلوم نیست که میزان اعتبارات مرمتی نیز متناسب با این رشد افزایش یافته باشد یا خیر. اگر اعتبارات کافی وجود نداشته باشد، طبیعتا آسیب‌ها افزایش می‌یابند و وضعیت نگهداری بناها وخیم‌تر می‌شود.»

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

این پژوهشگر حوزه مرمت ادامه داد: «موضوع مهم دیگر، تحلیل رفتن بدنه‌ انسانی متخصص در وزارت میراث فرهنگی و نهادهای مرتبط است. در سال‌های اخیر این بدنه به دلایل مختلف، ازجمله بازنشستگی نیروهای کارآزموده، به‌شدت تضعیف شده است. این افراد سال‌ها تجربه‌ عملی داشتند، اما جایگزینی مناسبی برای آن‌ها صورت نگرفته و جذب نیروی انسانی متخصص به درستی انجام نشده است. از طرفی مشاغل مرتبط با مرمت جذابیت چندانی برای جوانان ندارد و حقوق پایین، شرایط استخدامی سخت و بازار کار محدود، دلایل اصلی این بی‌میلی است. درنتیجه روش‌های علمی مرمت به شکلی نادرست یا کم‌مهارت به کار گرفته می‌شود که علت اصلی آن نیز در دسترس نبودن استادکاران ورزیده است.»

ذات‌الله نیکزاد همچنین توضیح داد که در شرایط فعلی هر پیمانکاری که پایین‌ترین قیمت را ارائه دهد، بدون توجه به اهمیت و ارزش تاریخی اثر مورد نظر، برنده مناقصه‌ها خواهد شد و «تفاوتی نمی‌کند که آن پروژه مربوط به بنایی دوهزار ساله باشد یا دویست ساله».

وضعیت مرمت آثار تاریخی حالا در ایران به سمت بازاری رفته است که علمی و تخصصی نیست و این بازار صرفا به محاسبه مترمربعی و مترمکعبی کارها یا میزان اعتبار پروژه‌ها و هزینه‌های اجرایی معطوف است.

داود اسدالله‌وش درباره نوع نگاه وزارت میراث فرهنگی ایران به حوزه مرمت می‌گوید: «از زمانی که گردشگری به این وزارتخانه الحاق شد، نوعی تغییر رویکرد رخ داد. وقتی شما اثر تاریخی را صرفا با هدف بهره‌برداری گردشگری مرمت می‌کنید، سلیقه وارد کار می‌شود. هدف از مرمت، دیگر حفاظت صرف نیست، بلکه کاربری‌سازی با هدف جذب گردشگر است.»

او سپس افشا کرد در یکی از مناقصه‌ها یک تیم دو یا سه نفره با پیشنهاد ۱۰۰ میلیون تومانی برای مرمت یک بنای تاریخی برنده شدند که متخصصان این حوزه هزینه آن را حدود یک میلیارد تومان برآورد کرده بودند، و در نهایت آنان آسیب زیادی به این بنای چندصدساله وارد کردند.

ماه گذشته نیز تصاویری از مرمت کاشی‌های عمارت شمس‌العماره در کاخ گلستان منتشر شد که بسیاری را شگفت‌زده کرد، زیرا نسخه مرمت‌شده کاشی‌ها که تصویری از سرباز نوازنده بود با اثر اصلی تفاوت اساسی داشت. با این حال، مسئولان کاخ گلستان بر حفظ اثر به شکل فعلی اصرار کردند و منتقدان را به نداشتن «مطالعه و آگاهی» متهم کردند.

به باور بسیاری از پژوهشگران، تا زمانی که تغییری جدی در نگاه حاکمیت به میراث فرهنگی ایران به وجود نیاید و مدیریت این حوزه از چنبره نگاه‌های سیاسی و سوداگرانه خارج نشود، امیدی به نجات این گنجینه‌های ارزشمند وجود نخواهد داشت.

بیشتر از فرهنگ و هنر